ين كه از چه طريقي محصول خود را به مشتريان عرضه ميكنيد در ماركتينگ بسيار اهميت دارد. چه بسا كمپين هاي تبليغاتي كه با هزينه اي اندك توانسته اند نتايج پرباري را ايجاد كنند.
در ادامه به معرفي ۱۸ تا از بهترين كمپين هاي تبليغاتي در طول تاريخ ميپردازيم.
۱. NIKE: JUST DO IT (كمپين تبليغاتي: چاپي، تلويزيون و اينترنت)
مديران كمپاني نايك زماني كه محصولات خود را به دوندگان دوي ماراتون عرضه كردند دانستند كه بايد از اين اتفاق براي پيروزي بر رقيب خود يعني ريبوك بهره ببرند.
لذا كمپيني با شعار فقط انجامش بده (JUST DO IT) راه اندازي كردند. در ان زمان فروش لوازم ورزشي نايك تقريبا ۸.۲ ميليون دلار بود.
پس از راه اندازي اين كمپين فروش محصولات ورزشي نايك به بيش از ۹ ميليارد دلار رسيد. اين اتفاق در طول ۱۰ سال از شروع اين كمپين تبليغاتي رخ داد.
در واقع اين شعار تبليغاتي بسيار ساده، همان چيزي است كه يك ورزشكار نياز دارد تا بشنود. ميخواهي از كوه بالا بروي؟ فقط انجامش بده
ميخواهي برنده المپيك بشوي؟فقط انجامش بده. چيزي كه بسيار ساده اما كاربردي است و به هر ورزشكاري نيروي لازم را ميدهد تا بدون محدوديت از جسم خود استفاده كند.
زماني كه ميخواهيد شعاري تبليغاتي براي كمپين خود انتخاب كنيد كافي است تا اين سوالات را از خود بپرسيد:
- كدام نياز مشتريان را ميتوانيم براورده كنيم؟
- چه راه حل هايي براي رفع مشكلات مشتريان خود ميتوانيم ارائه كنيم؟
پاسخ اين سوالات ميتوانند رابطه ي احساسي عميقي را بين شما و خريداران ايجاد كنند كه به اين سادگي ها از بين نميرود.
۲. Coke: Share a Coke (كمپين تبليغاتي: چاپي)
زماني كه يك شركت بزرگ اقدام به برگزاري كمپين تبليغاتي ميكند مسير سخت تري را نسبت به شركت هاي كوچك تر بايد طي كند تا از نتيجه ان كمپين سود زيادي ببرد.
كمپين ” كوكا خود را به اشتراك بگذار” در سال ۲۰۱۱ در كشور استراليا اغاز شد. در واقع اين ايده اي ساده و درخشان بود كه به خصوصي سازي محصول اين شركت ختم ميشد.
اين كمپين با استفاده از بيش از ۱۵۰ نام كوچك كه در اين كشور متداول تر بودند اقدام به توليد نوشابه هايي كرد كه اين نام ها بر روي قوطي هاي ان درج شده بود.
پس از موفقيت چشمگيري كه اين كمپين در كشور استراليا به دست اورد، ايالات متحده نيز از اين كمپين حمايت كرد و اقدام به توليد قوطي هايي با ويژگي هاي شخصي مشتريان كرد.
ميتوانيد به وبسايت اين شركت برويد و قوطي نوشابه منحصر به فرد خود را با نام، لوگو تيم محبوب، لوگو دانشگاه و … سفارش دهيد.
اين كمپين تبليغاتي نظر بسياري از افراد را جلب كرد. بسياري علاقه مند و بسياري از اين كمپين تبليغاتي گيج شده بودند. با اين حال كوكا به نتيجه اي كه ميخواست دست يافت.
در واقع در اين كمپين، كوكا تصميم گرفته بود تا بر مشتريان هميشگي خود اتكا كند. در واقع اين روش راه تفريحي جالبي شده بود براي افرادي كه ميخواستند ببينند كه از دستگاه خريد چه كوكايي بيرون مي ايد.
حتي اگر نام شخص روي ان كوكا نباشد سعي ميكند تا “كوكا خود را به اشتراك بگذارد” با كسي كه نام او روي ان هك شده است.
۳. Absolut Vodka: The Absolut Bottle (كمپين تبليغاتي: چاپي)
اين شركت كمپين تبليغاتي خود را بر روي فرم خاص بطري هاي خود متمركز كرد. در واقع اين شركت از بطري هاي منحصر به فردي كه در هيچ كجاي دنيا وجود نداشتند استفاده كرد. يك طرح كاملا خاص!
اين امر موجب شد تا اين كمپين تبليغاتي به صورت ۲۵ سال متمادي فعاليت كند و بيش از ۱۵۰۰ تبليغات مجزا را به نمايش بگذارد.
در واقع اين كمپين را ميتوان طولاني ترين كمپين تبلغياتي تاريخ دانست كه با هيچ وقفه و شكستي مواجه نشد. پس از اتمام اين كمپين، فروش اين شركت از ۲.۵% به بيش از ۵۰% در كل ايالات متحده رسيد.
در واقع اين شركت از يك بطري ساده و متفاوت ۱۵۰۰ تبليغ مختلف ساخت و فروش متوالي خود را افزايش داد. اين نشان ميدهد كه با تبليغات صحيح ميتوانيد يك محصول ساده را مهيج نشان دهيد.
۴. Anheuser-Busch: Whassup (1999) (كمپين تبيلغاتي: تلويزيون)
اين كمپين تبليغاتي يك تبليغ تلويزيوني بود كه جمعي از دوستان را نشان ميداد كه در زمان مشاهده يك مسابقه ورزشي در حال استفاده از محصول هستند و با تلفن با يكديگر صحبت ميكنند.
اين مكالمه يك مكالمه ي عادي بود با اين تفاوت كه نحوه ي احوال پرسي يكي از اين دوستان با نحوه احوالپرسي روزمره افراد، متفاوت بود.
به اين صورت كه به جاي پرسيدن “WHATS UP” از عبارت “WHASSUP” استفاده ميكند. اين عبارت كه همراه با فرياد كشيدن از سر ذوق در هنگام تماشاي مسابقه است به يكي از عبارت هاي محبوب بين هواداران تا چند سال بعد تبديل شد.
در واقع اين كمپين نشان داد كه ميتوان در تبليغات تلويزيوني براي يك محصول، شوخي و جذابيت هاي عاميانه را دخيل كرد تا به فروش بيشتر محصول بيانجامد.
۵. Miller Lite: Great Taste, Less Filling (1974) (كمپين تبليغاتي: چاپي، تلويزيوني)
كاري كه اين كمپين تبليغاتي انجام داد اين بود كه به طور كامل ماركتينگي كه در ان حضور داشت را تغيير داد. در ان زمان افراد بسيار كمي از نوشابه هاي سبك (Light beer) استفاده ميكردند چرا كه عقيده داشتند اين نوشابه ها طعم خوبي نميدهند.
اين كمپاني با استفاده از شعار “مزه فوق العاده، حجم كم” و استفاده از افراد قوي هيكلي كه اين نوشابه ها را ميخورند و از طعم ان ها رضايت دارند توانست تا مسيري جديد را در اين ماركتينگ براي خود به وجود اورد.
زماني كه محصول شما را جزو دسته اي از محصولات موجود در بازار نميدانند شما بايد براي خودتان دسته بندي ايجاد كنيد. در اين زمان اين شما هستيد كه به سرعت رهبر دسته ي خود خواهيد شد.
۶. Always: #LikeaGirl (2015) (كمپين تبليغاتي: تلويزيون، اينترنت)
اين كمپين كه با شعار “مانند يك دختر” كار خود را اغاز كرد در واقع از پيامي مخفي كه در تبليغات خود بود استفاده كرد تا بسياري از افراد را به سوي خود جذب كند.
اين تبليغ پس از انتشار، بسيار همه گير شد و افراد زيادي از جمله دختران و زنان به اين كمپين پيوستند و از ان حمايت كردند.
در واقع اين تبليغات نشان ميداد كه دختران نيز به اندازه پسرها توانايي و استعداد حضور در زمينه هاي ورزشي را دارند.
كميپين هاي تبليغاتي خود را همراه با اتفاقات روز پيش ببريد. تنها محصول خود را معرفي نكنيد بلكه از مسائلي كه به مشتريان شما نيز مربوط ميشود استفاده كنيد.
معناي اين سخن استفاده از همه ي رويدادهاي به روز نيست بلكه ان هايي كه احتمال ميدهيد همراهي مشتريان را به همراه داشته باشد انتخاب كنيد.
۷. Volkswagen: Think Small (1960) (كمپين تبليغاتي: چاپي)
بسياري از كمپين هاي تبليغاتي، اين شركت را به عنوان استاندارد طلايي نيز ميشناسند. در واقع كاري كه اين كمپين انجام داد را بايد همه ي كمپين هاي تبليغاتي انجام بدهند.
اين شركت كه يك شركت ماشين سازي كوچك الماني بود در ايالات متحده با مشكل فروش مواجه شده بود چرا كه امريكايي ها علاقه اي به خريد ماشين هاي كوچك نداشتند.
لذا اين كمپين با استفاده از شعار “تو فكر ميكني من كوچكم؟ درست فكر ميكني.” نه تنها خود را تغيير ندادند بلكه با نشان دادن اين شجاعت موجب جذب مشتريان زيادي شدند.
در واقع مهم ترين مساله اي كه در اين كمپين جلب توجه ميكرد صداقتي بود كه در تبليغات ان ها وجود داشت. اين شركت نه تنها خود را به گونه اي ديگر معرفي نكرد بلكه با صداقت تمام انچه كه بود را به مشتريان نشان داد.
۸.Google: Year in Search (2017) (كمپين تبليغاتي: اينترنت)
در واقع اين كمپين تبليغاتي بين كمپين هاي تبليغاتي تاريخ ساز انچنان سر و صدا به پا نكرد اما بسيار صادقانه و قوي بود.
اين كمپين با انتشار ويدئويي كه در ان مواردي كه در طول يكسال بيشترين تعداد سرچ را داشته اند نشان داد و با اين كار به همه ي مردم در سرتاسر جهان فهماند كه براي دريافت اطلاعات تا چه حد به سرويس جست و جوي گوگل نيازمند هستيم.
اين كمپين كه از سال ۲۰۰۷ اغاز شد تا به امروز ادامه يافته است و ميتوانيد در پايان هر سال ويدئو مربوط به جست و جوهاي همان سال را مشاهده كنيد.
چنين كمپين هاي تبليغاتي به مشتريان گوشزد ميكند كه شما نيز همانقدر كه انها به شما اهميت ميدهند به ان ها اهميت ميدهيد.
اين كمپين ها ميتواند رابطه اي كه ميان شما و مشتريانتان برقرار است را از نظر احساسي بسيار قوي و مستحكم كند.
۹.Dos Equis: The Most Interesting Man in the World (2006) (كمپين تبليغاتي: تلويزيون، pre-roll)
استفاده از چهره هايي كه تعريفي از برند شما هستند بسيار تاثيرگذار است. و اين اتفاق زماني مي افتد كه چهره ي مورد نظر شخصيتي بسيار راحت و جذاب داشته باشد.
در خصوص اين كمپاني، شخصيت معرف برند، مردي ميانسال با سيگار كوبايي است كه همواره در حال لذت بردن از زندگي است و از محصول اين كمپاني استفاده ميكند.
زماني كه اين شخصيت در خصوص كمپاني شما صحبت ميكند ميتواند جذابيت خودش را به محصول ببخشد و طرفداران او نيز از محصول شما استفاده خواهند كرد.
۱۰. California Milk Processor Board: Got Milk? (1993) (كمپين تبليغاتي: چاپي)
اين كمپين تبليغاتي با شعار ” شير ميخواي (got milk)” توانست تا ميزان مصرف شير در كاليفرنيا را تا ۷ درصد در سال افزايش دهد.
در واقع اين كمپين بر روي كساني تمركز داشت كه شير مينوشيدند نه كساني كه اصلا شير نمينوشيدند. اين كمپين تلاش كرد تا خود را از رقبايش متمايز سازد و به خريداران هميشگي خود ياداوري كند كه چرا بايد به خريد محصول اين شركت ادامه دهند.
امروزه شاهد كمپين هاي تبليغاتي متفاوتي هستيم كه با شعارهايي فعاليت ميكنند كه از اين كمپين اقتباس شده است. (با كلمه got شروع ميشود.)
۱۱. Metro Trains: Dumb Ways to Die (2012) (كمپين تبليغاتي: اينترنت، راديو)
در ملبورن و استراليا، براي اينكه مردم را از خطرات نزديك شدن به ترن مترو اگاه كنند از روش هاي معمول براي بيان خطرات ناشي از اين عمل استفاده نكردند.
براي اين منظور ترانه اي با نام “احمقانه ترين راه ها براي مردن” تهيه شد كه در راديو پخش و ۱۵۷ ميليون بار از ويدئوي ان در يوتيوب ديدن شد.
در اين ويدئو انواع مختلف مردن با روش هاي احمقانه كه اغلب در كارتون ها نشان داده ميشود به نمايش درامده است و در پايان اين ويدئو اين نوشته نشان داده ميشود:
“در بين اين راه هاي احمقانه، احمقانه ترين راه براي مردن اين است كه سعي كنيد تا از روي ريل قطار عبور كنيد و يا در زمان رسيدن ترن به نزديكي لبه ها بياييد”
۱۲. Apple: Get a Mac (2006) (كمپين تبليغاتي: تلويزيون)
اين كمپين كه از يك پيام تلويزيوني بهره ميبرد در واقع ويژگي هاي منحصر به فرد محصول خود را در سطحي بالا به نمايش نگذاشت.
بلكه سعي كرد تا به اساني و به نحوي كه براي همگان قابل فهم باشد ويژگي هاي جديد محصول خود را به نمايش بگذارد.
در اين كمپين ها افراد و مشتريان ميتوانند به راحتي خود را در حال استفاده از ان محصول ببينند و به خريد ان تشويق شوند.
۱۳. Clairol: Does She or Doesn’t She? (1957) (كمپين تبليغاتي: چاپي)
اين كمپين كه مربوط به كمپين تبليغاتي رنگ موي بانوان بود زماني كه اين سوال را مطرح كرد تنها يك نفر از ميان ۱۵ زن از اين رنگ مو استفاده ميكرد.
تنها پس از گذشت يكسال از اين كمپين تبليغاتي از هر دو زن يك زن از اين رنگ مو استفاده ميكرد. تا جايي كه ديگر در گواهينامه ها به رنگ موي افراد اشاره نميشد.
بسياري از كمپاني ها در تلاش اند تا مشتريانشان به استفاده از محصول افتخار كنند و بگويند كه در حال استفاده از ان هستند.
در حاليكه اين كمپين اين هدف را دنبال نميكرد. بلكه ميخواست تا جايي مورد استقبال قرار بگيرد كه ديگر نيازي به گفتن اين كه افراد از اين محصول استفاده ميكنند نباشد.
۱۴. De Beers: A Diamond is Forever (1999) (كمپين تبليغاتي: چاپي، تلويزيون)
اين كمپين كه در اوايل قرن بيستم اغاز به كار كرد اين عقيده را ميان مردم ترويج داد كه براي داشتن يك ازدواج موفق و پايدار نياز به يك حلقه الماس است.
در واقع اين كمپين توانست تا عقيده اي را ميان مردم جا بيندازد كه يك حلقه الماس، اكسسوري مجللي براي يك ازدواج موفق است.
درواقع تبليغات صحيح ميتواند موجب شود تا يك محصول نه چندان گران قيمت جزو محصولات لاكچري به حساب بيايد.
۱۵. Old Spice: The Man Your Man Could Smell Like (2010) (كمپين تبليغاتي: تلويزيون، اينترنت)
اين كمپين تبليغاتي يك ويدئو براي معرفي محصول خود تهيه كرد كه با استقبال بي نظير افراد روبرو شد. در ويدئوي ديگري از همين كمپاني، بازيگر ويدئوي اول در اين ويدئو نيز حضور داشت كه به سرعت به نام old spice man شناخته شد.
اين لقب موجب شد تا محبوبيتي ميان مشتريان به دست بياورد و لذا اين كمپين تصميم گرفت تا در ويدئوهايي كوتاه و خنده دار به سوالاتي شخصي كه افراد از وي پرسيده بودند پاسخ دهند.
اين ويدئوها تا جايي بازديد داشت كه دنبال كنندگان وي در شبكه هاي مجازي بسيار افزايش يافت. زماني كه توانستيد با مشتريان خود رابطه اي برقرار كنيد سعي كنيد تا جايي كه ميتوانيد اين رابطه را استحكام ببخشيد.
۱۶. Wendy’s: Where’s the Beef? (1984) (كمپين تبليغاتي: چاپي، تلويزيون)
اين كمپين از نقطه ضعف رقباي خود بهره برد و ان را به نقطه قوتي براي كمپين خود بدل كرد. در واقع در ان زمان در همبرگرها از گوشت گاو استفاده نميشد.
عبارت “گوشت گاو كجاست” نيز به همين موضوع اشاره داشت كه تنها همبرگرهاي اين كمپاني از گوشت گاو در برگرهايشان استفاده ميكردند.
۱۷. Procter & Gamble: Thank You, Mom (2012) (كمپين تبليغاتي: تلويزيون)
اين كمپين از نقش موثر مادرها در خانواده ها بهره برد و با انتشار ويدئويي تاثيرگذار موجب شد تا داستاني كه پشت همه ي تميزكاري هاي مادرها وجود دارد نمايان شود.
در واقع اين ويدئو هم محصول را تبليغ كرد و هم نشان داد كه هر فرد موفقي براي رسيدن به جايگاهي كه دارد نياز به محبت هاي مادرانه دارد كه شامل شستن و تميز كردن نيز ميشود.
۱۸. KFC: “FCK” (2018) (كمپين تبليغاتي: چاپي)
در سال ۲۰۱۸ كمپاني محبوب و موفق KFC نتوانست انبارهاي خالي از مرغ خود را پر كند و لذا محصولي براي رساندن به دست مشتريان خود نداشت!
بله درست متوجه شديد. اين وضعيت اسف باري بود كه براي همه ي شركت ها كه در اين زمينه فعاليت ميكردند اتفاق افتاد.
اما اين شركت توانست با طرحي بسيار مناسب از اين وضعيت خارج شود. در واقع با جابجا كردن حروف نام شركت به عبارتي جالب و خنده دار براي عذرخواهي از مشتريان خود پرداخت.
http://magicforyou.mihanblog.com/post/906